سفر به قلب تاریخ‌ سازی پیپ : روایت متریال‌های کلاسیک ساخت استم در فرانسه

سفر به قلب تاریخ‌ سازی پیپ . روایت متریال‌های کلاسیک ساخت استم در فرانسه

سفر به قلب تاریخ‌ سازی پیپ : روایت متریال‌های کلاسیک ساخت استم در فرانسه

مقدمه : جستجو در هویت یک پیپ

در دنیای پهناور و عمیق دوست‌داران پیپ، هر پیپ فراتر از یک ابزار برای مصرف تنباکو است ؛ آن‌ها روایت‌گر داستانی از هنر، تاریخ و شخصیت سازنده‌ی خود هستند. در این داستان، اگرچه تنه یا کاسه (Bowl) به‌عنوان قلب پیپ و معمولاً از چوب برایر شناخته می‌شود، همیشه در کانون توجه قرار دارد، اما بخشی که مستقیماً با لباس و دندان‌های ما در ارتباط است، یعنی استم (Stem)، اغلب نادیده گرفته می‌شود. استم، پل ارتباطی میان تنه داغ و دهان خنک است و تجربه کشیدن پیپ را به‌طور مستقیم شکل می‌دهد.

امروزه، با پیشرفت تکنولوژی، استم‌ها عمدتاً از متریال‌هایی مانند آکریلیک (Acrylic) و وولکانیت (Vulcanite) ساخته می‌شوند که دوام بالا، نگهداری آسان و تنوع رنگی بی‌نظیری را ارائه می‌دهند. اما آیا تا به حال به این فکر کرده‌اید که در دوران طلایی ساخت پیپ، پیش از ظهور این پلیمرهای مدرن، استم‌ها از چه چیزهایی ساخته می‌شدند؟ سفر به گذشته، به‌ویژه به قلب صنعت پیپ‌سازی فرانسه،

ما را با دنیایی از متریال‌های طبیعی، خیره‌کننده و پرچالش آشنا می‌کند. موادی چون شاخ، کهربا و حتی خود چوب برایر، روزی استاندارد طلایی برای ساخت استم‌ها بودند و هر کدام داستان منحصربه‌فردی از هنر، اقتصاد و زیبایی‌شناسی عصر خود را روایت می‌کنند. این مقاله، یک سفر تاریخی و فنی به دنیای این متریال‌های فراموش‌شده است؛ سفری که از شهر کوچک سنت-کلود در فرانسه آغاز می‌شود و به تحلیل عمیق هر یک از این گنجینه‌های طبیعی می‌پردازد.

سن-کلود: نقطه عطف تاریخ پیپ‌ سازی جهان

برای درک اهمیت این متریال‌های کلاسیک، باید به مکانی سفر کنیم که لقب «پایتخت جهانی پیپ‌سازی دستی» را به خود اختصاص داده بود: سن-کلود (Saint-Claude). این شهر کوچک و تاریخی، واقع در منطقه بورگونی-فرانش-کنته در شرق فرانسه، تنها یک شهر نبود، بلکه اکوسیستمی از هنر، صنعت و نوآوری بود که سرنوشت پیپ را برای بیش از یک قرن رقم زد.

ریشه‌های تاریخی : از زیارتگاه به کارگاه هنری

داستان سن-کلود به قرن هفتم میلادی بازمی‌گردد، زمانی که آرامگاه سنت کلودیوس از بزانس، دوازدهمین قدیس کلیسای محلی، به یک زیارتگاه محبوب تبدیل شد. این جریان زیارت، اقتصاد محلی را متحول کرد. صنعتگران محلی برای پاسخ به نیازهای زائران، شروع به تولید سوغاتی‌های چوبی، جواهرات و اشیاء تزئینی کردند. این مهارت در کار با چوب، بذر اولیه را برای صنعت عظیم پیپ‌سازی در آینده کاشت.

تدریجاً، سن-کلود به یک مرکز برای صنایع دستی چوبی تبدیل شد. سوغاتی‌های چوبی جای خود را به ابزارهای پیچیده‌تری دادند و در میان آن‌ها، پیپ و به‌ویژه استم پیپ، به‌عنوان یک محصول تخصصی و باارزش ظهور کرد. اسناد تاریخی نشان می‌دهند که تا سال ۱۸۴۱، حداقل سه کارخانه بزرگ پیپ‌سازی در این شهر فعال بودند که هر کدام حدود ۲۰ کارگر را استخدام می‌کردند. این فقط آغاز ماجرا بود.

انقلاب برایر و تولد یک امپراتوری

نقطه عطف واقعی سن-کلود، کشف و بهره‌برداری از چوب برایر (Briar) بود. پیش از آن، پیپ‌ها عمدتاً از خاک رس (Clay) یا مِرشام (Meerschaum) ساخته می‌شدند که هر دو محدودیت‌های خود را داشتند. چوب برایر که از ریشه گیاه (Heath) به دست می‌آید، خواص بی‌نظیری داشت : مقاومت بالا در برابر حرارت، تخلخل برای جذب رطوبت و طعم‌های ناخوشایند، و دوام فوق‌العاده. سن-کلود به اولین شهری تبدیل شد که به‌صورت صنعتی از این چوب برای ساخت تنه پیپ استفاده کرد و این نوآوری، شهرت آن را به سرعت در سراسر جهان پراکنده ساخت.

از اواسط قرن نوزدهم تا اواسط قرن بیستم، سن-کلود بدون رقیب بود. کارگاه‌های کوچک و بزرگ در سراسر شهر مشغول به کار بودند و بوی دل‌انگیز چوب بریر در فضا پیچیده بود. برندهای افسانه‌ای چون روپ (Ropp)، ژنود (Genod)، شاکوم (Chacom) و بوتس-شوکوان (Butz-Choquin) همگی در این شهر متولد شدند و میراث خود را تا به امروز حفظ کرده‌اند. این برندها نه تنها تنه‌های بی‌نظیری تولید می‌کردند، بلکه در زمینه تولید استم‌های متنوع نیز پیشگام بودند.

مرکزیت استم‌سازی در سن-کلود

همزمان با رشد تقاضا برای پیپ‌های برایر، صنعتگران سن-کلود به این نکته پی بردند که می‌توانند از متریال‌های دیگر برای ساخت استم استفاده کرده و آن‌ها را به‌صورت جداگانه در سراسر جهان صادر کنند. استم‌های ساخته‌شده از شاخ، کهربا و حتی برایر، به کشورهایی مانند سوئیس، آلمان و اتریش صادر می‌شدند و برندهای مختلف از آن‌ها برای کامل کردن محصولات خود استفاده می‌کردند. در واقع، سن-کلود به یک تأمین‌کننده جهانی برای هم تنه و هم استم تبدیل شد. اگرچه ممکن است این شهر منشأ اصلی استفاده از این متریال‌ها نباشد، اما صنعت پیپ‌سازی پویای آن بود که باعث گسترش، محبوبیت و تکامل این استم‌های کلاسیک شد.

اکنون زمان آن است که هر یک از این متریال‌ها را به‌تفصیل بررسی کنیم.

شاخ (Horn): زیبایی وحشی و دوام طبیعت

شاخ یکی از اولین، محبوب‌ترین و بادوام‌ترین متریال‌های مورد استفاده برای ساخت استم بود. این متریال که از شاخ حیواناتی مانند گاو، گوسفند یا بز به دست می‌آید، ترکیبی بی‌نظیر از زیبایی طبیعی و کارایی عملی را ارائه می‌دهد.

ویژگی‌ها و فرآیند ساخت

استم‌های شاخی به دلیل نرمی طبیعی‌شان، حس لطیف و دلپذیری روی دندان‌ها ایجاد می‌کنند؛ ویژگی‌ای که آن‌ها را به گزینه‌ای ایده‌آل برای افرادی که با دندان‌هایشان استم را نگه می‌دارند، تبدیل می‌کند. برخلاف وولکانیت که در معرض اکسیداسیون و تغییر رنگ قرار می‌گیرد، شاخ این مشکل را ندارد و به حداقل نگهداری نیاز دارد. دوام آن نیز قابل تحسین است و در صورت استفاده صحیح، می‌تواند برای دهه‌ها دوام بیاورد.

اما چالش اصلی کار با شاخ، خم کردن آن بود. شاخ ماده‌ای سفت و مقاوم است و برای شکل‌دهی به آن، به حرارت شدید و فشار طولانی‌مدت نیاز است. استادکاران سن-کلود از تکنیک‌های پیچیده‌ای استفاده می‌کردند. آن‌ها شاخ را در آب داغ یا روغن جوشان نرم می‌کردند و سپس در قالب‌های مخصوصی قرار می‌دادند تا تحت فشار، خمیده شکل مورد نظر را به خود بگیرد. این فرآیند نیازمند دقت و تجربه فراوان بود؛ یک حرارت بیش از حد می‌توانست شاخ را بسوزاند و یک حرارت کم، منجر به ترک خوردن آن هنگام خم شدن می‌شد.

یک نمونه عالی از احترام به روش‌های سنتی، برند روپ (Ropp) است. برای خم کردن استم‌های شاخی در سری معروف “Ruby” خود، از یک دستگاه خم‌کننده قدیمی و متعلق به موزه پیپ شاپوی-کوموا (Chapuis-Comoy) استفاده کردند. این اقدام نشان می‌دهد که چقدر این فرآیند تخصصی و به ابزارهای خاص وابسته بوده است.

زیبایی‌شناسی و افول

شاخ معمولاً به رنگ‌های مشکی مات، سفید شیری یا ترکیبی از این دو (که به آن “ماربل” یا مرمری می‌گویند) یافت می‌شود. ارزش اصلی آن در الگوهای طبیعی و منحصربه‌فردش است. هر تکه شاخ، با رگه‌ها و خطوط خود، اثری بی‌تکرار است که به پیپ جلوه‌ای خاص و قدیمی می‌بخشد. این زیبایی، حس و حالی قدیمی (Old-School) و فرانسوی را القا می‌کند که بسیاری از علاقه‌مندان را مجذوب خود می‌کند.

با ظهور وولکانیت و آکریلیک در اوایل قرن بیستم، محبوبیت شاخ رو به کاهش نهاد. دلایل اصلی این افول، هزینه بالا و دشواری تولید انبوه بود. مواد جدید به‌راحتی و با هزینه کمتر قابل قالب‌گیری و تولید بودند، در حالی که کار با شاخ نیازمند زمان، مهارت و منابع طبیعی محدود بود. با این حال، شاخ هرگز به‌طور کامل از صحنه حذف نشد. امروزه، بسیاری از تولیدکنندگان معتبر و هنرمندان مستقل، همچنان به‌عنوان یک ادای احترام به دوران طلایی، از استم‌های شاخی در مدل‌های خاص و محدود خود استفاده می‌کنند و دوست‌داران پیپ‌های وینتیج ، همچنان مشتریان پر و پا قرص این متریال طبیعی هستند.

کهربا (Amber): درخشش افسانه‌ای و شکنندگی ظریف

اگر شاخ نماد دوام و زیبایی طبیعی بود، کهربا نماد تجمل، ظرافت و تاریخ بود. این متریال که در واقع صمغ فسیل‌شده درختان میلیون‌ها سال پیش است، از دوران باستان به‌خاطر رنگ آتشین و زیبایی خیره‌کننده‌اش مورد ستایش قرار می‌گرفت.

تاریخچه و جایگاه ویژه

ترک‌ها اغلب به‌عنوان اولین ملتی شناخته می‌شوند که از کهربا برای ساخت استم پیپ استفاده کردند، اما به‌سرعت فرهنگ‌های دیگر، از جمله فرانسوی‌ها، این متریال لوکس را برای پیپ‌های خود به کار گرفتند. در قرن هجدهم و نوزدهم، داشتن یک پیپ با استم کهربایی، نشانه ثروت، جایگاه اجتماعی و سلیقه برجسته بود. این استم‌ها با پیپ‌های نفیس ساخته‌شده از چوب‌های گران‌قیمت یا فلزات ارزشمند همراه می‌شدند و در کابینه‌های مجموعه‌داران جایگاه ویژه‌ای داشتند.

فرآیند ساخت و چالش‌ها

ساخت استم از کهربا یک فرآیند بسیار دقیق و زمان‌بر بود. هنرمندان، تکه‌های کهربای خام را با دست و با استفاده از ابزارهای ظریف، تراش می‌دادند تا به شکل استم درآیند. مانند شاخ، کهربا نیز برای خم شدن نیاز به حرارت داشت، اما این فرآیند بسیار حساس‌تر بود. حرارت بیش از حد می‌توانست باعث ترک خوردن یا حتی سوختن کهربا شود.

اما بزرگترین چالش کهربا، شکنندگی فوق‌العاده آن بود. کهربا علی‌رغم ظاهر محکمش، بسیار شکننده است و کوچک‌ترین ضربه یا فشار نامناسب می‌تواند باعث شکستن آن شود. این ویژگی، استفاده روزمره از آن را دشوار می‌کرد. علاوه بر این، کهربا معمولاً روی دندان‌ها سفت و ناخوشایند حس می‌شد و تجربه کشیدن پیپ را برای برخی تلخ می‌کرد.

نگهداری و میراث

به دلیل شکنندگی، استم‌های کهربایی نیازمند مراقبت ویژه‌ای بودند و هستند. آن‌ها نباید در معرض نور مستقیم خورشید قرار گیرند، زیرا حرارت می‌تواند باعث ترک خوردن یا تغییر رنگ آن‌ها شود. برای تمیز کردن، باید از مقدار بسیار کمی الکل استفاده کرد و هرگز نباید آن‌ها را خیساند، با مواد ساینده پولیش داد یا با دستمال زبر تمیز کرد.

با وجود تمام این چالش‌ها، جذابیت کهربا هرگز از بین نرفت. درخشش گرم و عمیق آن، که گاهی حشرات یا گیاهان فسیل‌شده را در خود جای داده، هر بیننده‌ای را مسحور می‌کند. امروزه، استم‌های کهربایی بیشتر به‌عنوان قطعات نادر و کلکسیونی یافت می‌شوند و یافتن یک پیپ با استم کهربایی سالم و اصلی، دستاورد بزرگی برای هر مجموعه‌داری محسوب می‌شود.

برایر (Briar): استفاده غیرمنتظره از یک قهرمان

وقتی نام برایر به میان می‌آید، ذهن همه به سمت تنه یا کاسه پیپ می‌رود. اما در دوران اولیه پیپ‌سازی در سن-کلود، این چوب ارزشمند برای ساخت استم نیز استفاده می‌شد.

دلیل استفاده: در دسترس بودن و کارایی

منطق استفاده از برایر برای استم بسیار ساده بود: در دسترس بودن. با انقلاب برایر و تبدیل شدن سن-کلود به مرکز تولید پیپ‌های برایری، کارگاه‌ها مملو از تکه‌های مختلف این چوب بود. تنه‌های اصلی از بهترین بخش‌های ریشه برایر انتخاب می‌شدند، اما تکه‌های کوچک‌تر و باقی‌مانده نیز دور ریخته نمی‌شدند. هنرمندان متوجه شدند که می‌توانند از این تکه‌ها برای ساخت استم‌هایی استفاده کنند که با تنه پیپ هماهنگ باشند. این کار نه تنها از هدر رفتن متریال جلوگیری می‌کرد، بلکه ظاهری یکپارچه و هماهنگ به پیپ می‌بخشید.

استم‌های برایری، مانند تنه، از دوام بالایی برخوردارند و طعم خنثی‌ای دارند. آن‌ها ممکن است در مقایسه با شاخ کمی سفت‌تر باشند، اما حس طبیعی چوب در دهان را ارائه می‌دهند.

ساختار و تحول در روش ساخت

در روش سنتی فرانسوی، استم برایری به‌صورت یک قطعه جداگانه ساخته می‌شد و با اتصال دهانه (Tenon) به سوراخ تنه (Mortise) متصل می‌شد. این روش امکان تعویض استم را فراهم می‌کرد.

با گذشت زمان و کاهش محبوبیت این روش، تولیدکنندگان ساخت استم‌های برایری را کنار گذاشتند. اما امروزه، برخی از هنرمندان و استادکاران مستقل، به‌عنوان یک ادای احترام به پیپ‌های کلاسیک آنگلو-فرانسوی، دوباره از این ایده استفاده می‌کنند. یک نمونه برجسته، میخائیل کیریازانوس (Michail Kyriazanos)، استادکار یونانی است. او که شیفته الگوهای کلاسیک اروپایی است، چندین پیپ با استم برایری ساخته است. اما رویکرد او متفاوت است. کیریازانوس به‌جای ساخت استم جداگانه، آن را به‌صورت یکپارچه با تنه پیپ می‌تراشد و از اتصال سنتی Mortise-Tenon صرف‌نظر می‌کند. این رویکرد مدرن، ترکیبی از زیبایی‌شناسی کلاسیک و نوآوری در ساخت است.

سفر به قلب تاریخ‌ سازی پیپ . روایت متریال‌های کلاسیک ساخت استم در فرانسه سفر به قلب تاریخ‌ سازی پیپ . روایت متریال‌های کلاسیک ساخت استم در فرانسه سفر به قلب تاریخ‌ سازی پیپ . روایت متریال‌های کلاسیک ساخت استم در فرانسه

نتیجه‌گیری : میراثی در دستان ما

سفر به دنیای متریال‌های کلاسیک استم در فرانسه، بسیار فراتر از یک بررسی تاریخی است. این سفری است به قلب هنر، صبر و نوآوری انسانی. شاخ، کهربا و برایر، هر کدام فصلی از تاریخ غنی پیپ‌سازی را روایت می‌کنند؛ داستانی از شهر کوچک سن-کلود که با هنر دستان صنعتگران خود، جهان را متحول کرد.

امروزه، با وجود راحتی و کارایی مواد مدرن، جذابیت این متریال‌های قدیمی همچنان پابرجاست. داشتن یک پیپ با استم شاخی، مانند در دست داشتن تکه‌ای از تاریخ طبیعی و صنعتگران سخت‌کوش است. داشتن یک استم کهربایی، مانند لمس یک افسانه و درخشش میلیون‌ها سال است. و داشتن یک استم برایری، نمادی از هوشمندی و استفاده بهینه از بهترین متریال موجود است.

این استم‌ها به ما یادآوری می‌کنند که در دنیای پرمشغله امروز، هنر دست، زیبایی طبیعی و ارتباط با گذشته، ارزشی بی‌بدیل دارد. آن‌ها دعوت ما هستند تا کندتر حرکت کنیم ، به جزئیات توجه کنیم و از لذت یک تجربه واقعی و اصیل لذت ببریم . میراث سن-کلود و استادکارانش ، اکنون در دستان ما، مجموعه‌داران و علاقه‌مندان ، است تا از آن محافظت کرده و داستانش را برای نسل‌های بعدی بازگو کنیم .

جدید ترین اخبار پیپ با ماسترو رحیمی

ژورنال بررسی سیگاربرگ های ایران و جهان

همین امروز عضو انجمن سفر و پیپ شوید

خرید پیپ     فروشگاه اول

خرید پیپ      فروشگاه دوم

بخشی کوتاه از آموزش پیپ

برگرفته از آموزه‌های ماسترو رحیمی و استاد کامران
گرد آوری توسط تیم تولید محتوای پاسارگادتاباک
در انجمن پیپ و سیگاربرگ ایران

PasargadTabac
Mastro Rahimi

آژانس دیجیتال ماسترو رحیمی

با پادکست های رادیو اسموک , تدخین خود را عمیق تر حس کنید !

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا